خدا کند که ببخشد مرا خدای غفور
خدا کند نشوم از خدای خوبم دور
خدا کند که ببینم چقدر منان است
کنار سفره ی او کائنات مهمان است
خدا کند که خدا موقع حساب و کتاب
به عدل خود نبرد بنده را به سوی عِقاب
خدا خدای من و بنده های بد هم هست
به فکر آخرِ پرونده های بد هم هست
خدا خدای رحیمیست... دیر فهمیدم
و میزبان کریمیست... دیر فهمیدم
وبال و وزر گناه است روی دوش دلم
که زیر این همه آوار پشت من شده خم
امید من به همین سجده های طولانیست
و گر نه زخم دلم قابل مداوا نیست
امید من به همین چشم های بارانیست
امید من به همین اشک های طوفانیست
امید من به همین آیه های قرآنست
کلید قفل همه مشکلات در آنست
امید من به همین روضه های پر اشک است
امید من به علمدارِ صاحب مشک است
امید من به همین جمعه هاست تا هر بار
دعای ندبه بخوانم... و بعد استغفار
و بعد توبه نمایم از انتظار خودم
همیشه بوده ام انگار گرم کار خودم
امید من به خدا بود و هست و خواهد بود
امیدوار به مولای خویش باید بود
محمد عابدینی
1393.5.3